دوستی دارم که سالهاست از طریق وب با او آشنا شده ام و بعد از اینکه وبها از رونق افتاد در اینستاگرام یکدیگر را پیدا کردیم

دختر تهرونی مستقل و شاد و شنگول که طی یک تصمیم خود اگاهانه دو فرزند پشت سرهم بدنیا آورد تا آنها در کنار هم با یکدیگر بزرگ شوند و همبازی هم باشند.دوست ما دو سالی است که بخاطر همسر به یزد رفته است و برای کسی که پایش را از تهران بیرون نگذاشنه و تمام دوست و آشنا و فامیل و کار همه اش در تهران بوده باید خیلی سخت باشد اما غافلیم از اراده و پشتکار آدمی.

دوستم انجا به حرفه ای که عاشقش بود آرام ارام وارد شد و اکنون یک مربی حرفه ای در امور بازی های متنوع کودکان شده است

هر روز کلیپهای متنوع از بازی هایی که بسیار ساده با لوازم ابتدایی درست شده اند از فرزندانش می گذارد و ماهم استفاده می کنیم .

سروناز که خیلی استقبال میکند

دم این مادران آگاه گرم .

در کنار شغلش چقدر زیبا و با حوصله مادری می کند.

این طور بچه ها  در محیط مناسب رشد جسمی و روانی درست پرورش می یابند.و عموما شاد و شنگول هستند

و بر خلاف این مادرها مادرهایی که به وفور می ببینم کودکان را در مهد و کلاسهای متنوع یا خانه ساعتهای طولانی می اندازد تا مثلا به خیال خود به رشد و بالندگی اجتماعیش برسند غافل از اینکه مهمترین وظیفه خود  را فراموش کرده اند.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها